ترس و لرز
ما واسه تکمیل رشته مون باید 6 تا درس اختیاری که ربطی به رشته مون نداره رو بگذرونیم. یکی از درس هایی که انتخاب کردم فلسفه ی اگزیستانسیالیسمه. درس جالبیه و تا حالا خیلی چیزا یاد گرفتم. یکی از فیلسوف های پیشرو در این شاخه از فلسفه و یکی از بنیان گزارهای پایه یی این مکتب کیرکگار فیلسوف قرن 19 میلادیه. یکی از کتاب های کیرکگار به نام " ترس و لرز" جزء کتاب هاییه که باید بخونیم. من تا قبل از این هیچ وقت اسم این کتاب به گوشم نخورده بود . کتاب خیلی جالبیه و می پردازه به تحلیل داستان ابراهیم پیامبر و قربانی کردن اسماعیل و این که چطور میشه عمل ابراهیم رو توجیه کرد. نمی دونم ترجمه یی از این کتاب به فارسی هست یا نه ولی اگر نباشه و یا من پیداش نکنم، سعی می کنم قسمت هایی از کتاب رو همین جا به طور ساده ترجمه کنم.
8 comments:
فكر كنم اين كتاب معروفترين اثر كيركگاره. لااقل تا اونجايي كه من اينجا ديدم. و مي دونم كه كتاب خيلي جالب و البته مشكليه. كتاب اينجا ترجمه شده. متاسفانه من نخوندم ولي احتمالا بايد ترجمه هاي خوبي ازش باشه. اگه خواستي مي تونيم يه نسخه از ترجمه اش رو برات بفرستيم. اميدوارم ازش لذت ببري و سختي هاش رو با موفقيت پشت سر بذاري.
يه چيز ديگه اينكه خوندن قسمتهايي از كتاب در اينجا با ترجمه ي ساده و خوب تو لطف ديگه اي داره
فکر کنم حداقل دوتا ترجمه ازش شده به فارسی. یکی ایش که من همه اش توی کتاب های علی فتح اللهی می دیدمش (فکر کنم به خاطر عشقش به فیلم هامون گرفته بودش؛ آخه یکی از دغدغه های مهرجویی توی این فیلم همین کتاب بود) مدام ورش می داشتم و سعی می کردم یه پاراگرافش رو بخونم ولی نمی فهمیدم و ولش می کردم. می دونی کی ترجمه اش کرده یه بابایی به اسم فاطمی. شاید یادت باشه؛ همونی که مدام می یاد تلوزیون واسه ی نقد فیلم ها و هی کلمات انگلیسی بلغور می کنه با تلفظ خیلی دقیق. جالبه اعتقاد داشت که فیلم ترومن شو یه فیلم دینی عرفانیه.
من خوندمش و هیچ وقت نفهمیدم که این حرفا چه ربطی داره به اگزیستانسیالسم؟ ولی یه بخشهاییش رو حتما بذار ببینیم نظر بقیه چیه. ممنون
علی کتاب ترس و لرزت پيش منه اگه ميخوای برات بيارم يه دعوتنامه برام بفرست
دکتر عبدالکریم رشیدیان هم یه ترجمه ازش کرده...البته نظرات راجع بهش متفاوته اما قطعا از ترجمه کسی مثا فاطمی بهتره
اول اینکه اگر دانمارکی نمی دانید، لطفاً زحمت ترجمه ی هیچ جزئی از این کتاب را به خود ندهید! دوم آنکه وقتی شکل آشنایی شما با این فیلسوف و کتابش را می خواندم، به یاد اصطلاحی افتادم که خود او طرح کرد: مسیحیت یکشنبه ها! کی یرکگور ( تا جایی که خبر دارم توالی دو حرف آ در دانمارکی صدای " ُ " می دهد )بیزار بود از کسانی که فکر می کردند دین یعنی یکشنبه به کلیسا رفتن. یعنی چیزی که زندگی روزمره ی ما را متحول نمی کند، بلکه هر هفته باید وقتی را هم با او اختصاص بدهیم! می گفت: یا عیسی ناصری سه روز پس از مرگ، از گور برخاست یا برنخاست. اگر نخاست که هیچ، و اگر خاست، این واقعه چنان عظیم است که باید تمام ابعاد زندگی ما را فرا بگیرد! می شود در کنار مسیحیت یکشنبه ها، از نوعی اگزیستانسیالیسم دوشنبه ها هم صحبت کرد که به نظر می آید روش شما و امثالتان باشد! یعنی اینکه جستجوی علت وجود، نه چیزی است که تمام زندگی را تحت الشعاع قرار دهد، بلکه یک واحد اختیاری است که ما از آن چیزی یاد می گیریم!!!؛
Post a Comment